آرامش چیست؟

آرامش چیست؟

به نظر شما آرامش چیست؟ آیا تا به حال آرامش را تجربه کرده اید؟ وقتی کسی از آرامش حرف می زند چه احساسی به شما دست می دهد؟ آرامش چیزی است که همه ی ما خواهان آن هستیم. همه انسان ها در پی یافتن آرامش هستند. همه دوست دارند هه زندگی آرام و بدون هیچ دغدغه ای داشته باشند. ولی انسانها در پی آرامش آن را به قیمت ارزانی می فروشند و در عوض زندگی پر از چالشی را برای خود می خرند و آن هم به قیمت گران. آیا می دانید که آرامش هم ساخته ذهن ماست؟

اگر شخصی در خانه اش نشسته است و فکر و ذهنش در پی کارها و چالش های زندگی است این یعنی فروختن آرامش. دوستان عزیز منظور من از نوشتن این مقاله این است که به شما نشان دهم که آرامشی را که به دنبال آن هستیم به راحتی می توانیم به دست آوریم، کافی است که بخواهیم و عمل کنیم.

بارها و بارها در مقالات مختلف گفته ام که زندگی ما مثل اتوبوسی است که سوار آن می شویم و با آن به سفر می رویم. اگر می بینید انسان هایی موفق هستند و در زندگی شان آرامش دارند، اگر می بینید افرادی هستند که از زندگی خود راضی هستند و هر طور که دلشان بخواهد زندگی می کنند. اگر شاهد آن هستید که افرادی قدرتمندانه می توانند افکار و احساسات خود را مدیریت کنند، به این دلیل است که آن ها می دانند چگونه فرمان اتوبوس زندگیشان را به دست بگیرند و راننده این اتوبوس خودشان باشند.

گاهی اوقات همه چیز داریم و فکر می کنیم که هیچ چیز نداریم. گاهی اوقات چیزی را از دست می دهیم و تازه می فهمیم که چه چیزی داشتیم و از داشتن آن لذت نمی بردیم. شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد که بیمار شده اید و در آن لحظات آرزوی تان این بوده است که سلامت خود را به دست بیاورید. در آن زمان ها پیش خود گفته اید که سلامتی چه نعمت بزرگی است. پس لحظه ای درنگ کنید و با خود فکر کنید که چه چیزهایی دارید که با از دست دادنش چالش بزرگی را تجربه خواهید کرد. همه ی آن چیزهایی که دارید را روی کاغذ بنویسید. حتی کوچکترین موارد را هم یادداشت کنید. اگر بخواهید همه ی آن موارد را یاداشت کنید فکر نمی کنیم بتوانید. خوب وقت آن است که به لیستی که نوشته اید نگاهی بیندازید و ببنید که شما چه چیزهای گرانبهایی داشته اید که متوجه بودن آن ها نبوده اید.

 ان.ال.پی می گوید که همه ی انسان فکر اوست. ببینید که شخصی چگونه فکر می کند و چگونه احساس می کند و چگونه رفتار می کند. دوستان عزیزم شما در مورد اتوبوس زندگیتان چگونه فکر می کنید؟ آیا دوست دارید که خودتان در صندلی راننده بنشینید و سوییچ را بچرخانید و شروع به رانندگی کنید؟ یا اینکه دلتان می خواهد که اختیار این اتوبوس را بدهید به شخص دیگر و خود روی صندلی عقب این اتوبوس تکیه دهید و با خیالی آسوده به خواندن روزنامه خبری مشغول شوید.

هرکدام را که انتخاب کنید حق با شماست و هیچ کس به شما چیزی نمی گوید. کمی بایستید راننده این اتوبوس دست از رانندگی برداشت و اتوبوس را کنار جاده متوقف کرد، به او اعتراض کنید و بگویید که مقصد شما اینجا نیست؟ صبر کنید او قبلا به شما گفته که حق هیچگونه اعتراضی ندارید.

این زندگی شماست، خودتان اداره اش کنید

خوب کمی به خودتان فکر کنید. راستی این اتوبوس زندگی شماست و راننده ی آن ذهن ناخودآگاهتان است. ذهن شما کار خودش را می کند و به شما اصلا توجهی ندارد. او تصویری از گذشته تلخ شما را جلوی چشم شما ظاهر می کند و اهمیتی نمی دهد که شما از این تصویر خوشتان می آید یا نه. ذهن ناخودآگاه شما مثل کودکی بازیگوش است که در پی شیطنت و بالا و پایین پریدن است.  اگر دوست دارید که این کودک بازیگوش را رام کنید. اگر دوست که آرامش را تجربه کنید، اگر دوست دارید که اتوبوس زندگی تان را خودتان برانید باید یاد بگیرید که چگونه این کارها را انجام دهید. در ادامه تکنیکی از ان.ال.پی را در اختیار شما قرار می دهیم که می توانید با به کارگیری آن حالتان را تغییر دهید و کودک بازیگوش ذهن تان را رام کنید.

حالتان را تغییر دهید

۱- وقتی در حالت بدی قرار دارید سه چیز اتفاق می افتد. اول اینکه تصاویر بدی در ذهنتان می سازید که آن تصاویر در شما احساس بدی را ایجاد می کند یا با خودتان به صورت بدبینانه صحبت می کنید و یا احساس بد را خودتان می سازید. پس به تصاویر، صداها و احساسات بد ذهنتان توجه کنید.

۲- در مورد آنچه که دوست دارید انجام دهید فکر کنید و به آن حالتی که می خواهید داشته باشید بیندیشید. کدام حالات و احساسات حالتان را بهبود می دهد؟

۳-  چشمان خود را ببندید. تصاویر منفی و بدی که در ذهنتان ساخته شده است را حرکت دهید و آنها را از مقابل چشم ذهنتان دور کنید. آنقدر این تصاویر را دور کنید که دیگر قابل دیدن نباشند. اجازه دهید که این تصاویر در همان دورها بمانند و در آنجا گم شوند.

۴- تصاویر شادی بخش و یا تصاویری که در شما احساس خوبی ایجاد می کنند را جایگزین تصاویر قبلی کنید. هر چقدر که دلتان می خواهد این تصاویر را واضح و روشن کنید. دقت کنید که روشنایی و وضوح این تصاویر به اندازه ای روشن نشوند که از احساس خوبی که دارید بکاهند.

۴- اکنون نوبت به صداهای بد درون ذهنتان است که باید ساکتش کنید. به آن صدا بگویید ساکت باش. وقتی که صدای بد ساکت شد، بلافاصله با صداهای انرژی بخش به خودتان بگویید آفرین بگویید و از خودتان تعریف  کنید.

۵- به احساس بد قبلی، خوب فکر کنید ببینید که این احساس بد به کدام سمت می چرخد و جهت چرخش این احساس را تشخیص دهید. تلاش کنید و سرعت چرخش آن را کم کنید و به محض اینکه این احساس از چرخش بازماند جهت آن را برعکس کنید و در جهت مخالف بچرخانید. ببنید که وقتی این احساس در جهت عکس می چرخد چگونه حالتان بهتر می شود.

۶-جسم خود را حرکت دهید. زمانی که احساس بسیار خوبی دارید با دمیدن به تصویر بد آن را کنار بزنید. تصاویر خوب در ذهن شما احساس و حالات شما را خوب و عالی می کنند.

شما با انجام این تمرین آرامش را به دست می آورید. آرامش ساخته ذهن شماست و به همان نسبت ناآرامی و احساسات بد هم ساخته ذهن شما می باشد. حال که با راه به دست آوردن آرامش آشنا شدید می توانید در زمان های لازم این کار را انجام دهید و وجودتان را با آرامش پر کنید.