ایمان چیست؟
ایمان چیست؟
یکی از مواردی که از همان دوران کودکی انسان شروع به شکلگیری میکند ایمان انسان است. اینکه انسان به موفقیت یا شکست فکر میکند ناشی از این است که در ذهنش چه نوع ایمانی شکل گرفته است. می توان گفت ایمان انسان به نوعی موتور حرکتی انسان به سوی موفقیت و یا عدم موفقیت اوست. در این مقاله شما خواهید دانست که ایمان چیست؟ و آیا ایمان انسان قابل تغییر هست یا نه؟
در یکی از کتابهای ریچارد بندلر، بنیان گذار دانش ان.ال.پی نوشته بود که یک روز به دلیل بیماری شدید به بیمارستان منتقل شدم و تحت مراقبت های ویژه قرار گرفتم. در آن بیمارستان هر دکتری حرفی می زند. یکی می گفت تو دیگر خوب نمی شوی! دکتر دیگر می گفت شاید دیگر نتوانی روی پاهای خودت راه بروی!
یکی از پزشکان می گفت دعا کن از این بیماری جان سالم به در ببری! در نهایت پزشک اصلی خودم به من گفت ریچارد اصلا نگران نباش تو سلامتی خودت را به دست خواهی آورد و از این بیمارستان صحیح و سلامت و با پاهای خودت بیرون خواهی رفت.
به هیچکدام از آن حرف ها گوش ندادم و تمام توجه ام به حرف های پزشک خودم بود که گفته بود من سلامت خودم را به دست خواهم آورد.
ایمان و اعتقاد باعث معجزه می شود
بندلر در ادامه داستانش نوشته بود که من سعی می کردم انگشتان پاهای خود را حرکت دهم. بسیار مشکل بود ولی ایمان داشتم که میتوانم که این کار را انجام دهم. بعد از یک هفته از بستری شدم توانستم انگشتان پاهای خود را حرکت دهم. سپس سراغ مچ پاهای خود رفتم و توانستم در عرض چند روز مچ پاهای خود را نیز حرکت دهم و کنترل آنها را به دست بگیرم.
پس از مدتی با تمرین توانستم همین طور پیشرفت کنم و کل پاهای خودم را حرکت دهم. این قدرت ناشی از ایمان من بود که می توانم روی پاهای خود حرکت کنم.
ایمان روی فیزیولوژی بدن انسان تأثیر می گذارد
اجازه دهید داستان دیگری را تعریف بکنم. من عمویی دارم که یک روز داستان جالبی از خودش تعریف کرد که باعث شد پی ببرم ایمان انسان می تواند فیزیولوژی انسان را تغییر دهد. من نام این تغییر را معجزه گذاشته ام.
عموی من تعریف کرد که “در روزهای جوانی در تهران کار می کردم. من کارهای بسیار سنگین ساختمانی را انجام می دادم و به همین علت دیسک کمرم مشکل پیدا کرد و باعث شد که به کمر دردهای شدیدی مبتلا بشوم. در یکی از روزها وقتی داشتم از محل کارم به منزل بر می گشتم کمرم آنچنان دردی گرفت که دیگر نتوانستم راه بروم و به شدت روی زمین افتادم.
مردم اطراف من جمع شدند و مرا به بیمارستان رساندند. یکی دو روز اول بستری شدن من پزشک ماهری به من گفت: من دکتر فرهادی هستم و به تو قول می دهم تو را معالجه خواهم کرد. ولی یک شرط دارد و آن هم این است که خودم کار جراحی را انجام دهم.
این گفته دکتر فرهادی در ذهن من ماند و هر لحظه این گفته او در ذهن من تکرار می شد که باید خودم عمل جراحی را انجام بدهم، شاید پزشکان دیگر این جراحی سخت و سنگین را نتوانند انجام بدهند.
دکتر فرهادی به من گفت اصلا نگران نباش من فردا تو را جراحی می کنم و همه چیز به خوبی پیش می رود و تو سلامتی ات را به دست می آوری.
فردا صبح منتظر بودم که دکتر فرهادی به بیمارستان بیاید و جراحی ستون فقرات مرا خودش انجام دهد و در این فکر بودم که اگر پزشک دیگری غیر از این پزشک این کار را انجام دهد احتمال اینکه من توانایی راه رفتن را برای همیشه از دست بدهم، بسیار زیاد است.
انتظاراتی که داریم ما را تحت تأثیر قرار می دهند
در این افکار غرق بودم که دو پرستار سراغ من آمدند و گفتند که دکتر فرهادی گفته نمی تواند حضور داشته باشد و شما را پزشک دیگری جراحی خواهد کرد. با این حرف انگار همه امیدهای من از بین رفت و من تصویر خود را به صورت انسان فلجی که روی ویلچر نشسته است، دیدم.
من گفتم که دوست ندارم به جز دکتر فرهادی پزشک دیگری مرا جراحی بکند. آن دو پرستار گفتند که دکتر فلانی هم دکتر خوبیه. من با اصرار گفتم که حاضرم صبر کنم تا دکتر فرهادی بیاد و منو خودش جراحی بکنه. من اصرار می کردم و آن دو پرستار به اجبار مرا به اتاق عمل بردند.
ایمان روی جسم انسان تأثیر می گذارد
در اتاق عمل پزشک بیهوشی با توجه به گفته های پزشک جراح مقدار خاصی از داروی بیهوشی را تزریق کرد و به دکتر گفت که به زودی من بیهوش می شوم و آماده جراحی خواهم شد.
من از داروهای بیهوشی اطلاعی ندارم و نمی دانم که چه مدت پس از تزریق بیمار بیهوش می شود. من با تزریق اول بیهوش نشدم و همان طور می گفتم که منتظر دکتر فرهادی هستم. آنها می خندیدند و می گفتند که دکتر فرهادی نمی تونه بیاد و تو توسط یک پزشک ماهرتری جراحی می شوی.
ولی من اصرار داشتم که اگر پزشک دیگری مرا جراحی بکند حتما فلج خواهم شد و ذهنم قبول نمی کرد که پزشک دیگری مرا جراحی بکند. ایمان و اعتقاد من این بود که فقط دکتر فرهادی از عهده این جراحی بر خواهد آمد و پزشکان دیگر نمی توانند این کار را انجام دهند.
در این افکار بودم که مسئول بیهوشی دوباره مقدار داروی زیادتری را تزریق کرد و گفت: با این مقدار دارو، بیهوشی تو حتمی خواهد بود و آماده جراحی خواهی بود.
ولی من هنوز بیهوش نشده بودم و در فکر دکتر فرهادی بودم که به زودی خواهد آمد و جراحی را خودش انجام خواهد داد. از زمانی که به اتاق عمل آمده بودم حدود یک ساعتی گذشته بود و پزشکان متحیر از اینکه چرا بیهوش نمی شوم.
پزشک بیهوشی دستور داد که تزریق مجددی انجام شود و این بار با دوز بالاتر. پرستار گفت: آقای دکتر این مقدار دارویی که تزریق شده است می تواند یک فیل را ۲۴ ساعت بخواباند. دکتر بیهوشی گفت چاره ای نیست، تزریق کن ما از نظر فیزیولوژی اجازه تزریق داریم.
پرستار داروی بیهوشی تزریق کرد و من همچنان ایمان داشتم که دکتر فرهادی باید جراحی بکند و جراحی توسط پزشک دیگر برابر است با فلج شدن من.
در این حین در اتاق زده شد و یک پرستار اعلام کرد دکتر فرهادی خودش آمد و تا چند دقیقه دیگر وارد اتاق عمل خواهد شد. با شنیدن این جمله من دیگر چیزی نفهمیدم و بعد از اینکه به هوش آمدم دکتر فرهادی را دیدم. او گفت عمل جراحی تو موفقیت آمیز بود.
ایمان چیست؟ و چگونه ساخته می شود؟
آندره ژید می گوید:
ایمان واقعی از نظر من آن است که موجب شود از حداکثر قدرت های خود استفاده کنیم و قابلیت های خود ظاهر سازیم.
ایمان از نظر آندره ژید چیزی است که همه قدرت های انسان را آزاد می کند و باعث می شود که انسان از همه توانایی های خود برای غلبه بر مسائل استفاده کند.
این ایمان همان طور که دیدیم فیزیولوژی بدن انسان را تحت تأثیر قرار می دهد. ما در مقاله باورها گفتیم که باورهای ما باعث می شوند که در انجام کارهایی خاص موفق شویم و یا نتوانیم آن کارها را انجام دهیم.
چرا مقاله باور چیست را مطالعه نمی کنید؟
اگر شما اطمینانی قدرتمند که خود از ایمانی قوی نشأت می گیرد در خودتان ایجاد کنید، در آن صورت به انجام هر کاری قادر خواهید بود.
یکی از نکات مهمی که لازم است بدانید این است که شما شکست را چگونه معنی می کنید. سرنوشت انسان به این مربوط می شود که با ناکامی های زندگی چگونه برخورد می کنید و دلیل آن این ناکامی ها را چه چیزی می دانید؟
نحوه و روش شما با برخورد با مشکلات و مسائل را نشان می دهد که شما چگونه زندگی می کنید و در مورد خودتان و زندگی تان چه اعتقادی دارید؟
بعضی اوقات شکست ها و ناکامی های شما آنقدر زیاد می شود که که در کل به این نتیجه می رسید که دیگر برای بهبود زندگی خود هیچ کاری نمی توانید انجام دهید. این ایمان باعث می شود که اگر هم می توانستید برای بهبود و حل مسائل کاری را هم انجام دهید، دیگر هیچ تلاشی نکنید و خود را شکست خورده ببینید.
این نوع ایمان و اعتقاد باعث می شود که انسان به این فکر کند که همه چیز بی ارزش است و زندگی خود را خالی از لطف و لذت می یابند. این ایمان به شکست باعث شکست می شود. اگر دوست دارید انسانی باشید که همیشه موفق و پیروز است باید این نوع ایمان را از ذهن خود بیرون بریزید.
الگوهایی که انسان شکست خورده به کار می گیرد
این نوع ایمان توان انسان را از او میگیرد. روانشناسی نام این نوع ایمان را ناتوانی اکتسابی گذاشته است. بعضی از افراد وقتی چند مرتبه پشت سر هم در کاری شکست می خورند و به هدف خود نمی رسند، خود را ناتوان می یابند و ایمان پیدا می کنند که تلاش اضافه بیهوده است و دست از تلاش بر می دارند.
اینگونه می شود که ناتوانی اکتسابی به سراغ آنها می آید و آنها شهامت و شجاعت خود را از دست می دهند. دکتر مارتین سلیگمن در کتاب خود خوش بینی آموخته شده بیان می کند که سه الگوی اعتقادی که باعث نابودی زندگی می شود الگوهای زیر هستند.
همیشگی، فراگیر و الگوی شخصی
مشکلات همیشگی نیستند
همیشگی به این معنی است که انسان هایی که همیشه شکست می خورند فکر می کنند که بدبختی ها و شکست ها همیشگی است و همچنان ادامه دارد.
برعکس انسان های موفق و پیروز اگر یک بار و یا چند بار هم شکست بخورند ایمان آنها این است که شکست ها و ناکامی ها همیشگی نیستند و روزی خواهد آمد که به پیروزی می رسند.
مشکلات فراگیر نیستند
دومین الگو فراگیر بودن مشکلات است که انسان های شکست خورده از این الگو پیروی می کنند. آنها ایمان دارند که هر مشکلی که ایجاد می شود کل زندگی آنها را تحت تأثیر قرار می دهد.
برعکس انسان های موفق و قدرتمند ایمان دارند که مشکلات فراگیر نیستند و فقط بخشی از زندگی را در بر می گیرند. اگر این ایمان را در خود پرورش دهید که مشکلات جزئی هستند و همه قسمت های زندگی را در بر نمی گیرند، دیگر خود را شکست خورده و ناکام نمی یابید.
ایمان دارید که مشکلات جزئی هستند به زودی رفع خواهند شد. آنها باور دارند که هیچ مشکلی وجود ندارد که کل زندگی آنها را تحت تأثیر قرار دهد و هر مشکلی که پیش می آید فقط جزء کوچک زندگی را در بر می گیرد. این ایمان باعث می شود که مشکلات هرچند بزرگ باشند، کل زندگی شان دشتخوش تأثیر این مشکلات نشود.
مشکلات شخصی نیستند
سومین الگوی انسان های شکست خورده این است که آنها ایمان دارند که همه مشکلات شخصی هستند و فقط خود آنها هستند که این مشکلات برای آنها پیش می آید. آنها فکر می کنند که اگر مشکلی پیش می آید، فقط برای آنها پیش می آید و به خاطر شخصیت آنها است.
برعکس آنها افراد موفق و پیروز به این ایمان دارند که مشکلات شخصی نیست و ممکن است برای هر کسی این مشکلات پیش بیاید. این گونه فکر کردن باعث می شود که فرد دنبال راه حل باشد و خود را ناتوان و ضعیف نبیند و ایمان و اعتقاد داشته باشد که می تواند مشکلات را حل بکند.
اگر مشکلات را همیشگی، فراگیر و شخصی بدانید نتیجه اش این است که خودخوری کنید و هیچ تلاشی برای حل آنها نکنید. پس از این ایمان که مشکلات همیشگی، فراگیر و شخصی هستند دست بردارید.
چگونه ایمان مخرب را تغییر دهیم؟
برای تغییر ایمان مخرب چندین راه وجود دارد. توجه کنید که در اینجا منظور ما از ایمان، ایمان و اعتقاد مذهبی و دینی نیست. منظور ما از ایمان، آنهایی هستند که انسان را ناتوان می کنند و باعث می شوند که انسان خود را ضعیف و شکست خورده یا قدرتمند و همیشه موفق بیابد.
در این مقاله برای تغییر ایمان فقط به یک راه حل می پردازیم و راه های دیگر را در مقالات دیگربررسی خواهیم کرد. یکی از راه های تغییر ایمان مخرب این است که از اهرم های رنج و لذت استفاده کنیم.
اهرم های رنج و لذت یکی از الگوهای مهم و کاربردی دانش ان.ال.پی هستند.
اهرم های رنج و لذت چگونه کار می کنند؟
اهرم های رنج و لذت به ما می گویند که دلیل انجام همه کارهای ما رسیدن به لذت و فرار از رنج است. یکی از نکات مهم در تغییر ایمان این است که باورها و ایمان و اعتقادات خود را زیر ذره بین قرار دهیم و بررسی کنیم که آیا این ایمان و اعتقادات باعث تقویت ما می شوند و یا اینکه باعث می شوند که انرژی و توان خود را از دست بدهیم؟
حال سؤال این است که از کجا بدانیم کدام ایمان خوب است و کدام یک به ضرر ما است؟ بهترین راه حل که ان.ال.پی پیشنهاد می کند این است که بگردید دنبال کسانی که موفق هستند و ببینید که به چه چیزهایی ایمان دارند و به چه چیزهایی ایمان ندارند؟
باید بدانید که همه انسان هایی که به پیروزی می رسند ایمان مشترکی دارند. آنها ایمان دارند که موفق می شوند و هرگز فکر شکست را به ذهن خود راه نمی دهند.
علاوه بر آن ایمان های خاصی دارند که بهتر است دنبال آنها بگردید و آنها را در خود تقویت کنید. استفاده از اهرم رنج و لذت راه درست را به شما نشان می دهد و به شما می گوید که چه اعتقادی به شما آسیب می زند و چه ایمانی باعث موفقیت شما می شود؟
شما می توانید از این اهرم ها در همه جوانب زندگی تان استفاده کنید و در آن جنبه از زندگی به اهدافی که شما را به سمت لذت پبش می برند به موفقیت برسید.
ان.ال.پی راه های بسیار متنوعی را پیشنهاد می کند که می توانید از آنها استفاده کنید و ایمان مخرب را تغییر دهید که در این مقاله آن راه ها را بیان نکردیم و به اهرم های رنج و لذت پرداختیم.
ایمان های مخرب را پیدا کنید و آنها را تغییر دهید
سخن پایانی این است که همین الآن دو نوع ایمان و اعتقاد مخرب را پیدا کنید و بررسی کنید که این ایمان و اعتقاد ها چه آسیبی به شما می زنند و دنبال این باشید که ایمان و اعتقادی را پیدا کنید که شما را توانمند و نیرومند می سازند و باعث می شوند که شما به اهداف خود برسید.
در نهایت ایمان و اعتقاد مخرب را از ذهن خود پاک کرده و ایمان و اعتقاد بهتری را جایگزین آنها بکنید.
یادتان باشد که اهرم های رنج و لذت به ما می گویند که ما از چه چیزهایی لذت می بریم و چه چیزهایی باعث رنج ما می شوند. شناسایی این اهرم ها بهترین راه تغییر ایمان و اعتقادات مخرب ما است.
پیشنهاد شگفت انگیز
اگر تا به حال در دوره رایگان آموزش ان.ال.پی شرکت نکرده اید، پیشنهاد می کنیم همین الآن در این دوره کاملا رایگان و کاربردی شرکت کنید و دانش ان.ال.پی را به وسیله فیلمها و فایلهای صوتی که به شما ایمیل می شوند بیاموزید. فرصت را از دست ندهید و نام و ایمیل خود را در فرم زیر وارد کنید