عزت نفس چیست؟ و چگونه می توانیم عزت نفس خود را افزایش دهیم؟
عزتنفس چیست؟ و چگونه می توان عزت نفس را افزایش داد؟
خیلی از افراد نمی دانند عزت نفس چیست؟ و آن را با اعتماد به نفس اشتباه میگیرند. چیزی که باعث شد این مقاله را بنویسم این بود که احساس کردم عزتنفس مسألهای است که بیشتر افراد جامعهی ما با آن درگیر هستند. عزتنفس چیزی نیست که بودن و یا نبودنش را به راحتی تشخیص داد.
چندی پیش در مورد اعتماد به نفس مقالهای نوشتم. در آن مقاله اشاره ای هم به عزت نفس داشتم. با توجه به نظرات و سؤالات بسیاری از دوستان تصمیم گرفتم در مقالهای جداگانه به عزتنفس و خصوصیات افرادی که عزتنفس پایینی دارند بپردازیم.
همانطور که در مقالهی قبلی اعتماد به نفس گفتیم، اعتماد به نفس به داشتن مهارت در انجام کار یا رفتار خاصی که داریم مربوط است، و عزتنفس به دوست داشتن و احترام گذاشتن به خود واقعی مان مربوط میشود.
احتمال دارد فردی در انجام کار یا رفتاری خاص مهارت کافی داشته باشد و بتواند آن کار یا رفتار را با مهارت زیادی انجام دهد ولی این احتمال هم وجود دارد که در انجام کار یا رفتار دیگری مهارت نداشته باشد. وجود یا عدم وجود مهارت در انجام کاری منجر به ایجاد اعتماد به نفس در همان کار خواهد شد.
۱- عزت نفس چیست؟
عزتنفس به داشتن و یا نداشتن مهارت در انجام کاری مربوط نمیشود. وجود و یا عدم وجود عزتنفس نشان میدهد که شخص تا چه اندازه خودش را قبول دارد و به خودش احترام میگذارد.
آیا از خودش بدگویی میکند یا اینکه به خودش علاقهمند است و خودش را دوست دارد؟ عزتنفس یعنی احترام به خود واقعیمان، عزتنفس یعنی دوست داشتن خودمان، عزتنفس یعنی در هر شرایطی از خودمان تعریف کنیم و خودمان را دوست داشته باشیم.
یادتان باشد که عزتنفس با غرور و خودبرتربینی و خودشیفتگی تفاوت دارد. خودشیفتگی و خودبرتربینی یعنی اینکه انسان فقط خودش و منافع خودش را بالاتر از دیگران ببیند و فقط به خودش فکر کند و منافع دیگران را به خاطر منافع خودش زیر پا بگذارد.
عزتنفس گنجینهای است که نباید به راحتی از آن برداشت کرد. عزتنفس به تنهایی باعث افزایش اعتماد به نفس هم میشود. اگر کسی عزتنفس بالایی داشته باشد سعی میکند کارها را به درستی انجام دهد و به موفقیت برسد.
این موفقیت باعث افزایش اعتماد به نفس در این فرد شده و این رابطه دوطرفه همچنان ادامه پیدا میکند. یعنی موفقیت و اعتماد به نفس روی یکدیگر تأثیر مستقیم میگذارند.
چه کسانی عزتنفس پایینی دارند؟
اکنون که می دانید عزت نفس چیست؟ و تفاوت آن را با اعتماد به نفس هم می دانید، نوبت آن است که خصوصیات و ویژگیهای افرادی که عزتنفس پایینی دارند را بشناسیم. افرادی که عزتنفس پایینی دارند احتمال زیادی دارد ویژگیهای زیر را داشته باشند.
۱- معمولا نیاز دارند که دیگران آنها را تأیید کنند
افرادی که عزتنفس پایینی دارند نیاز به تأیید طلبی دارند و دلشان می خواهد که دیگران کارهایشان را تأیید کنند. مثلا وقتی که برای خرید به فروشگاه مراجعه میکنند و پس از بررسی چیزی را میخرند و با اینکه خریدی که کرده اند دلخواه خودشان است، دوست دارند که دوستشان و یا کسانی که او آنها را قبول دارد کار او را تأیید کنند.
یعنی بگویند: آفرین این خوب است که خریده ای. این افراد در برابر عدم تأیید کارها و رفتارهایشان از سوی دیگران بسیار ضعیف هستند. اگر دوستانش بگویند که این چیه که خریده ای، دنیا برسر آنها خراب میشود. اگر دوستانش او و کار او را تأیید نکنند او افسرده میشود و انگار همه چیز از دست دادهاند.
۲- از همه طلبکارند و دوست دارند که به دیگران دستور بدهند
یکی دیگر از ویژگیهای افرادی که عزت نفس پایینی دارند این است که این افراد دوست دارند که در هر شرایطی به دیگران دستور بدهند، یعنی فکر میکنند که دیگران به آنها باید حساب پس بدهند و این وظیفه دیگران است که از دستورات آنها اطاعت بکنند.
این افراد در زندگی خانوادگیشان هم با مسائل زیادی روبرو میشوند، به ویژه اگر با کسی هم ازدواج کنند که انسان مطیعی نباشد و یا اینکه او هم مانند خودش انسانی با عزتنفس پایین باشد، در این صورت احتمال اینکه در زندگی با مشکلات زیادی برخورد کنند بسیار خواهد بود.
در خانواده ای که یک نفر از آنها عزت نفس پایینی دارد احتمال آن هست که عزتنفس کل خانواده دچار تزلزل شود. چون آن فرد همه را به اطاعت از خود وادار میکند و نفرات دیگر خانواده هم شاید به خاطر اینکه زندگیشان با مشکل مواجه نشود، از او اطاعت میکنند و به این دلیل کمکم عزتنفس خود را از دست میدهند.
فرزند این خانواده هم در اثر این رفتارها احتمال دارد عزت نفس بالایی نداشته باشد. پس ببینید که نداشتن عزت نفس یکی از والدین چگونه روی فرزندان تأثیر می گذارد و عزت نفس آنها پایین می آورد.
۳- همهی رفتارهای دیگران را منفی تلقی میکنند
انسانهایی که عزتنفس پایینی دارند فکر میکنند که دیگران با آنها دشمن هستند. اگر کسی حرفی بزند و یا رفتاری را انجام دهد حتی اگر آن شخص از انجام آن رفتار و یا گفتن آن حرف منظور خیر و مثبتی داشته باشد شخص با عزتنفس پایین، این رفتار یا حرف او را حمل بر دشمنی میپندارد.
افرادی که عزتنفس آنها پایین است احتمال دارد که نتوانند که با افراد دیگر تعامل داشته باشند و از رفتار و یا گفتار دیگران ناراحت شوند. این افراد که خودشان را دوست ندارند، فکر میکنند که دیگران هم او را دوست ندارند. این رفتار، آگاهانه صورت نمیگیرد و این ذهن ناخودآگاه آنهاست که باعث بروز این رفتار میشود.
۴- خودشان را در همه حال با دیگران مقایسه میکنند.
افرادی که عزتنفس پایینی دارند در طول زندگی، سعی میکنند که خود را با دیگران مقایسه کنند. آنها دوست ندارند افراد دیگر، به خصوص بستگان آنها چیزی بیشتر و یا بهتر از خود آنها داشته باشند.
فرض کنید شخصی عزتنفس پایینی دارد. او برای اینکه از دیگران کم نیاورد، مدام دنبال این است که لوازم زندگیاش را عوض کند تا بهترین وسایل و لوازم زندگی را داشته باشد. او هر سال اتومبیلش را تعویض میکند، چون برادرش اتومبیل بهتری خریده است. او هر شش ماه یخچال منزلش را عوض میکند، چون همسایهی او یخچال بهتری خریده است. او به همین صورت دائما در حال تعویض لوازم زندگیاش است. نه اینکه آنها خراب شده باشند بلکه فلان همسایه و یا فلان پسرخاله وسایل و لوازم بهتری خریده است.
او از اینکه همسابه اش لوازم و وسایل بهتری داشته باشد دیوانه میشود. این درد او را از درون میخورد. حالا اگر او به دلیل محدودیت مالی نتواند وسایلش را عوض کند فکر میکنید چه اتفاقی خواهد افتاد. بله درست فکر کردهاید او کل زندگیاش را باخته فرض میکند و احساس میکند که در مسابقه زندگی بازنده بوده است. او زندگی را مانند مسابقهای فرض میکند که دیگران رقیبان او هستند.
۵- از دیگران زیاد انتقاد میکنند
افرادی که عزتنفس پایینی دارند مدام از دیگران انتقاد میکنند و فکر میکنند که دیگران در حال اشتباه کردن هستند. این افراد معمولا نمیتوانند کار تیمی انجام دهند، زیرا دیگران را مقصر میدانند و اگر در انجام کاری مشکلی پیش بیاید دیگران را مقصر میدانند و سعی میکنند از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنند.
اگر کسی نتواند مسئولیت کاری را بپذیرد پس نمیتواند انسان موفقی باشد. پس به این نتیجه میرسیم که این افراد معمولا انسانهای موفقی نیستند. مقصر دانستن دیگران یعنی عدم مسئولیتپذیری.
۶- قضاوتهای افراطی میکنند
افرادی که عزتنفس پایینی دارند سعی میکنند در مورد دیگران قضاوتهای افراطی بکنند. مثلا اگر در محل کارشان کسی مرتکب اشتباهی شود بلافاصله در مورد آن شخص قضاوتی میکنند که به کلی آن همکارشان را نابود میکند.
فرض کنید شخصی در محل کارش حسابدار است و در پایان سال یکی از فاکتورهایش به مشکل خورده است، اگر مدیرش انسانی باشد که عزتنفسش پایین است، فورا او را متهم به دزدی میکند.
ولی اگر مدیرش عزتنفس بالایی داشته باشد می گوید که اول به کلیه حسابها رسیدگی کن و ببین مسأله از کجاست. مدیر اول احتمال دارد که او را دزد خطاب کند و در نهایت او را از کار بیکار کند و مدیر دوم این کار را انجام نمیدهد و فرصت میدهد که مسأله به گونهی دیگری حل شود. شاید این فرصت باعث شود که آن کارمند بی گناهی خود را ثابت کند.
۷- در استفاده از قدرتشان هم، افراط و تفریط میکنند.
مدیرانی که عزتنفسشان پایین است در اعمال قدرت به زیر دستشان یا افراط میکنند و یا اینکه خودشان را در برابر زیردستشان انسانی پست و حقیر جلوه میدهند.
آنها با همکاران رده پایین خود یا مثل یک دیکتاتور برخورد میکنند و یا اینکه خود را مثل بردهای میبینند که باید در همه حال دنبال راضی نگه داشتن همکارانشان باشند.
۸- یا بیش از حد، خودشان را مقصر میدانند و یا اینکه دیگران را مقصر میدانند
افرادی که عزتنفس پایینی دارند یا در صدد مقصر دانستن دیگران هستند که در بالا توضیح داده شد و یا اینکه دائما خود را مقصر میدانند. اگر دیگران هم مقصر باشند، آنها خود را ملامت میکنند و از دیگران عذرخواهی میکنند.
۹- بر مواضع خودشان اصرار بیش از حد میکنند
افرادی که عزتنفس پایینی دارند، اصرار دارند که حرف، حرف آنها باشد و اگر غیر از این باشد انگار دنیا به آخر رسیده است. آنها فکر میکنند که حق با آنهاست و دیگران اشتباه میکنند.
۱۰- در کارهای تیمی به مسئولیتی که دارند توجهی ندارند
افرادی که عزتنفس پایینی دارند اصلا به سهمی که در مسئولیت کاریشان در تیم دارند توجه نمیکنند. اگر در یک کار تیمی به مسأله برخورد کنند اگر اشتباه از خودشان باشد باز دیگران را مقصر میدانند و مسئولیت را گردن دیگران انداخته و خود را تبرئه میکنند. این افراد نمیتوانند مدیران مسئولیتپذیری باشند. مقصر دانستن دیگران باعث کاهش اعتماد به نفس افراد نیز میشود.
۱۱- نمیتوانند باورهای خود را ابراز کنند و یا اینکه باورهایشان را تغییر دهند
افرادی که از عزتنفس پایینی برخوردار هستند نمیتوانند نظرات، پیشنهادات و باورهای خود را ابراز کنند. آنها حتی نمیتوانند از نظرات خود دست بکشند و یا اینکه باور غلط خود را تغییر بدهند. این افراد روی نظرات خود یا پافشاری میکنند و یا اینکه نظرات خود را اصلا ابراز نمیکنند.
۱۲- احساس گناه و خجالت دارند
افرادی که عزتنفس پایینی دارند دائما احساس گناه میکنند و یا اینکه از خود خجالت میکشند. آنها فکر میکنند که دلیل بدبختی دیگران هستند. این احساس باعث ناراحتی و خجالت آنها میشود
۱۳- اضطراب اجتماعی دارند.
افراد با عزتپایین، دائما در اجتماع و مهمانیها دچار اضطراب میشوند. آنها از حضور در اجتماع میترسند. آنها دائما این احساس را دارند که دیگران آنها را مسخره خواهند کرد و یا به آنها خواهند خندید. به اضطرابی که بر اثر عزتنفس پایین، به وجود میآید، اضطراب اجتماعی گفته میشود.
۱۴- اضطراب ناشی از خوشحالی
افرادی که عزتنفس پایینی دارند، گاهی اوقات خود را لایق موهبتی که به آنها داده شده نمیدانند. آنها فکر میکنند که لایق نیستند در آن جایگاه باشند و خود را دست پایین میگیرند.
مثلا فرض کنید در شرکتی کار می کنید. اتفاقی می افتد و شما را به عنوان مدیر انتخاب می کنند. اگر عزت نفستان پایین باشد احتمال دارد از خوشحالی بیش از حد دچار تزلزل شخصیتی شوید و پیش خود فکر کنید که شاید اشتباهی شده است و مدام نگران این هستید که مدیریت را از شما بگیرند و به شخص دیگری بدهند، زیرا خود را در حدی نمیدانید که این سمت به شما داده شود.
۱۵- عدم تحمل رشد و پیشرفت دیگران
افرادی که عزت نفس پایینی دارند به یک نوع حسادت گرفتار میشوند که نمیتوانند رشد و پیشرفت دیگران را تحمل کنند. این افراد به رشد دیگران حسادت کرده و احساس میکنند که اگر دیگران در کار و زنگیشان موفق شوند به آنها آسیب میرسد. این افراد چون خودشان نمیتوانند پیشرفت بکنند از پیشرفت دیگران به خصوص بستگان نزدیک ناراحت و آزرده میشوند.
اینها ویژگیهای افرادی است که عزتنفس پایینی دارند. اگر فکر میکنید که یک یا چند مورد از این مشخصات را دارید نگران نباشید که عزتنفس شما پایین است.
برای افزایش عزتنفس راهکارهایی وجود دارد که در همین وبسایت به آنها خواهیم پرداخت. ولی تا آن موقع دوست دارم این مطلب را بگویم که عزتنفس گرانمایهترین دارایی هر انسان است، سعی کنید به راحتی از این دارایی استفاده نکنید.
عزت نفس چیست؟ و عزت نفس چه تفاوتی با اعتماد به نفس دارد؟
در بالا در رابطه با عزت نفس صحبت کردیم و گفتیم که عزت نفس چیست؟ و با اعتمادبهنفس کاملاً متفاوت است و نبایداین دو را با هم اشتباه گرفت. گفتیم که اگر کسی اعتمادبهنفس پایینی دارد به این معنی است که اعتمادبهنفس او در انجام یک کار یا یک رفتار پایین است.
اکنون می دانید که عزت نفس چیست؟ و عزت نفس بالا چه تأثیری در زندگی انسان می گذارد؟ این را هم می دانید که
اعتمادبهنفس پایین به معنی آن نیست که انسان در همهی جوانب زندگی اعتمادبهنفس پایینی دارد. احتمال دارد این شخص در انجام کار دیگری اعتماد به نفس بالایی داشته باشد.
حال اگر فردی عزتنفس پایینی داشته باشد به معنی این است که او به خودش احترام نمیگذارد و خودش را دوست ندارد. و در همه حال عزت پایینی دارد. برعکس اعتماد به نفس عزت نفس بالا درهمه جوانب زندگی تأثیرات به سزایی را بگذارد.
در ابتدای مقاله گفتیم که عزت نفس به معنی این است که ما خودمان را دوست داشته باشیم و به خودمان احترام بگذاریم. عزت نفس ما زمانی بالا میرود که ما به خودمان احترام بگذاریم و خودمان را قبول داشته باشیم.
گفتیم عزت نفس چیست؟ و کسانی که عزتنفس پایینی دارند ویژگیهای رفتاری و احساسی خاصی دارند. کسانی که عزتنفس پایینی دارند ممکن است همهی آن ویژگیها را نداشته باشند ولی تجربه نشان داده است که اگر کسی بیشتر ویژگی های بیان شده در مقاله قبلی عزت نفس را داشته باشد او فردی با عزت نفس پایین است.
عزت نفس پایین باعث انجام رفتارهایی میشود که خود باعث کاهش دوباره عزت نفس میشود؛ یعنی تکرار آن رفتارها باعث میشود که عزت نفس انسان دوباره کاهش پیدا کند.
چرا عزت نفس مهم است؟
عزت نفس مهمترین دارایی انسان است. فرض کنید مدیری در محل کار خود به بالاترین درجات مدیریتی رسیده است. اگر این مدیر با رفتارهای که باعث کاهش عزتنفس میشوند به آن درجه مدیریتی رسیده است ضرر کرده است.
او شاید به درجات بالای شغلی رسیده باشد ولی عزت نفس خود را که بالاترین دارایی او است، از دست داده است. او معامله بدی کرده است. به همین دلیل است که مدیرانی را میبینیم که فقط مثل غلامان حلقهبهگوش اطاعت میکنند و اوامر را اجرا میکنند.
مدیرانی که عزت نفس پایینی دارند کسانی هستند که بهراحتی به کارکنان خود توهین میکنند، بهراحتی شخصیت افراد خرد میکنند، بهراحتی خودشان را میبازند، اعتمادبهنفسشان هم پایین است، بهراحتی تسلیم میشوند، این مدیران افرادی هستند که غرور بیجا دارند و افراد زیردست خود را مورد تمسخر قرار میدهند.
در این مقاله من قصد ندارم در مورد خصوصیات مدیران با عزت نفس پایین صحبت کنم. خواستم بدانید که عزت نفس پایین با انسان چه کارهایی که نمیکند.
عواملی که باعث کاهش عزتنفس میشوند
رفتارها و کارهایی هستند که باعث کاهش عزتنفس افراد میشود. برای اینکه اجازه ندهید عزتنفس شما کاهش پیدا کند بهتر است این رفتارها و عوامل را بشناسید. بیان این عوامل به معنی آن نیست که فقط این عوامل هستند که باعث کاهش عزتنفس میشوند. این رفتارهای شاخصترین و مهمترین عواملی هستند که عزتنفس انسان را کاهش میدهند.
۱- هدفگذاریهای نامناسب
در مقاله هدفگذاری گفتیم که یکی از ویژگیهایی که برای هدفگذاری درست و اصولی باید رعایت شود این است که هدفها باید به حد کافی بزرگ باشند. ولی باید به این نکته دقت شود که اگر هدفهایی را انتخاب کنید که نامعقول و غیرقابلدسترس باشند به ازای هر هدفی که در زمان مقرر نمیرسید به همان نسبت از عزتنفس شما کم میشود.
مثل این است که شما شرطی را باخته باشید و به ازای باخت چیزی پرداخت کنید. در اینجا آن چیز عزت نفس شما است. یادتان باشد که هدفهایتان را طوری انتخاب کنید که بتوانید در زمان مقرر به آن هدفها برسید.
اگر نرسید شاید پیش خود میگویید که خوب اهمیتی ندارد که به این خواسته نرسیدم ولی ناخودآگاهتان شما را ملامت میکند و در همه حال به شما میگوید که این بود هدفگذاری که داشتی، با این عرضه میخواستی به اهداف دیگر برسی.
ذهن ناخودآگاهتان با شما هیچ تعارفی ندارد و رک و راست حرفش را میزند. اگر به هدفتان نرسید ذهن ناخودآگاهتان شما را سرزنش میکند که دیگر قبول میکنید که انسان بیعرضهای هستید و این به معنی کاهش عزتنفس شماست.
پس دقت کنید که چه اهدافی را انتخاب میکنید و چقدر زمان تعین میکنید که به آن اهداف برسید. به یاد داشته باشید اگر هدفگذاریهایتان درست و اصولی باشد، هر زمان که به آن اهداف رسیدید به همان نسبت هم عزت نفس شما افزایش پیدا میکند.
۲- رفتارهای خود تخریبی
خیلی از افراد را میبینیم که خودشان را انسان نالایق و بیعرضه خطاب میکنند. به خودشان احترام نمیگذارند و دائماً در حال شکایت کردن از رفتارهای خودشان هستند. با خودشان حرف میزنند، میگویند من میدانم که نمیتوانم این کار را انجام دهم.
من از اول هم آدم بیکفایتی بودم که فقط به درد مردن میخورد. من کجا و پول کجا؟ من بیعرضهترین فرد روی زمین هستم؛ و حرفهای دیگری که به خودشان میگویند.
هر جملهای که اینچنین به خود میگویید عزتنفستان را کاهش میدهد. اگر انسان توانمندی باشید با گفتن این جملات خودتان تخریب کرده و عزتنفستان را زیر پایتان له میکنید.
انسانهایی که عزت نفس بالایی دارند برعکس افرادی که عزتنفس پایینی دارند، در همه حال خودشان را دوست دارند و اگرچه ممکن است توانایی آنها برای انجام بعضی کارها کم باشد، ولی خودشان را توانمند میبینند و با خودشان اینگونه حرف میزنند.
آفرین به من که میتوانم این کار را انجام دهم. میدانم که میتوانم به فلان خواستهام برسم. میدانم انسان محترمی هستم و دیگران هم مرا دوست دارند. من هر موقع که خواستم به هدفهای زندگیام رسیدهام و اگر بخواهم بازهم میتوانم.
توجه کنید که گفتن این جملات چقدر میتواند روحیه انسان را تقویت کند؟ یا گفتن جملات منفی چه اندازه میتواند انسان را ضعیف کند از دستیابی به اهدافش جلوگیری کند؟ پس تحت هیچ شرایطی خودتان را تحقیر و تخریب نکنید، زیر اگر اینگونه عمل کنید از خزانه گرانبهای عزتنفستان هزینه کردهاید.
رفتارهای خود تخریبی فقط به گفتن حرفهای تخریبکننده خلاصه نمیشوند. رفتارهای دیگری مثل کمالگرایی هم گاهی اوقات باعث کاهش عزتنفس انسان میشوند. بعضی از افراد فکر میکنند که کمالگرایی خوب است و باعث رشد آنها میشود.
درست است که کمالگرایی گاهی اوقات باعث میشود که در بعضی از جوانب زندگیتان رشد کنید اما لحظهای صبر کنید. در مقابل این رشد چه چیزی را ازدستدادهاید؟ باز هم از خزانهی گرانقیمت عزتنفس پرداختهاید.
۳- شخصی کردن بعضی از مسائل
فرض کنید به یک میهمانی دعوتشدهاید. در آن میهمانی وارد جمعی شده و آنجا مینشینید. فردی که ازقضا با شما آشنا هم هست، برای اینکه بتواند فضا را عوض کند و کمی هم شوخی کند داستانی تعریف میکند و در آن داستان به فردی اشاره میکند که فلان ویژگی را دارد.
اگرچه شخصیت آن داستان فرد دیگری است ولی شما پیش خود فکر میکنید که منظور گوینده شما هستید. شنیدن این داستان که بهمنظور دیگری گفتهشده است موجب میشود که شما از درون خودخوری کنید.
به این رفتار شخصیسازی میگویند. شخصیسازیها فقط در میهمانیها اتفاق نمیافتند بلکه در هرجایی که ممکن است با کسی مشکل داشته باشید انجام میشوند.
مثلاً در محل کارتان حرفی زده میشود و واقعاً هم منظور شما نیستید ولی بلافاصله این ذهنیت در شما ایجاد میشود که فلانی از حرفهایش منظوری داشت و به من اشاره میکرد. این هم شخصیسازی است. شخصیسازیها باعث میشوند که باز هم خزانه عزتنفستان را خالی کنید.
۴- ارتباطاتی که باعث کاهش عزت نفس میشوند
تصور کنید در میان دوستانتان هستید. در اینجا شما انسانی هستید که به بعضی از اصول پایبند هستید و بعضی را رفتارها در ذهن شما به معنی عمل غیراخلاقی محسوب میشوند.
مثلاً به این اعتقاد دارد که نباید نوشیدنی الکلی بنوشید. ولی در جمع دوستانتان که هستید قراری گذاشته میشود و به یک میهمانی دعوت میشوید و باید در آن جمع نوشیدنی الکلی بنوشید و رفتارهایی داشته باشید که دوست ندارید.
اگرچه به اعتقادات خودتان پایبند هستید ولی به بودن در میان دوستانتان هم اهمیت میدهید. شما این دعوت را رد میکنید. دوستانتان میگویند که اگر در این میهمانی شرکت نکنی دیگر نمیتوانی با ما ارتباط داشته باشی. این جمله شما را تحریک میکند.
با خودتان میگویید یا باید به اصول و اعتقادات خودم احترام بگذارم که این یعنی احترام به خودم و از طرفی به دوستانم هم احترام میگذارم و نمیخواهم آنها را از دست بدهم. شما از این گزینهها یک انتخاب میتوانید داشته باشید.
۱- به خودتان احترام میگذارید و تصمیم میگیرید در میهمانی شرکت نکنید
۲- بودن در جمع دوستانتان را ترجیح میدهید و در آن مهمانی شرکت میکنید.
اگر گزینه اول را انتخاب میکنید تبریک میگویم شما عزتنفستان را حفظ کردهاید و به خودتان احترام گذاشتهاید؛ و اگر گزینه دوم را انتخاب کردهاید معاملهای را انجام دادهاید که در آن بازنده شما هستید.
شما عزتنفستان را خرج کردهاید که رابطهای را حفظ کنید. داشتن این رابطه این اندازه ارزش ندارد که از عزتنفستان هزینه کنید.
۵- اهمالکاری
قرار بود که کاری را امروز تمام کنید. مثلاً مطالعه کتابی را به پایان برسانید. جلسه مهمی را برگزار کنید. مقاله بنویسید. به دیدن پدر و مادرتان بروید. تماس تلفنی مهمی داشته باشید و کارهای دیگری که با خودتان قرار گذاشتهاید که انجام دهید. در اینجا نیز دو انتخاب دارید
۱- امروز حوصله ندارید و همه کارها و قرارها را لغو میکنید و در خانه مانده و استراحت میکنید.
۲- با احترامی که به خودتان میگذارید پرانرژی برای کارهایی که با خودتان قرار انجامش را گذاشتهاید اقدام میکنید.
با انتخاب گزینه اول احترام به خود را فراموش کرده و دست به اهمالکاری زدهاید. در اینجا شما انتخابی کردهاید که برابر با هزینه کردن از عزتنفستان است.
این خوشی زودگذر که به دلیل اهمالکاری شما انتخاب شده است ارزش خرج کردن از خزانه عزتنفستان را ندارد. شما باز هم دست به انتخابی زده اید که انتخاب خوبی نبوده است.
و اگر گزینه دوم را انتخاب کردهاید به شما تبریک میگویم. شما اهمالکار نیستید و به خودتان و قراری که با خودتان گذاشتهاید احترام گذاشتهاید. خبر خوب این است که با انتخاب گزینه دوم به همان اندازهای که انجام کار مشکل است عزتنفس شما افزایش پیدا میکند.
۶- قضاوتهای بدی که در مورد خودتان میکنید
گاهی اوقات میخواهیم به اهدافی برسیم و یا اینکه کاری را انجام دهیم، نهایت تلاشمان را میکنیم و نمیتوانیم و درنهایت میگوییم: لیاقت ندارم که به این خواستهام برسم.
من آدمی نیستم که بتوانم این کار را انجام دهم و حرفهایی مانند این که در مورد خودتان میزنید. اگر شما هم این کارها را انجام میدهید، شما در مورد خودتان قضاوتهای بدی میکنید.
این قضاوتها یعنی تحقیر کردن خودتان. تحقیر کردن و قضاوتهای نادرست در مورد خودتان به معنی توجیه کردن و دلیلتراشی برای انجام نشدن کاری که باید میتوانستید انجام دهید. قضاوتهای بد در مورد خودتان به معنی هزینه کردن از عزتنفستان.
۷- رفتارهای غیراخلاقی و ضد اخلاقی
این رفتارها بیشتر در محیط کاری انجام میشود. افرادی هستند که به خاطر منافع خودشان حاضرند هر کاری انجام دهند. مثلاً جاسوسی همکارشان را میکنند تا بتوانند از مدیرشان امتیاز بگیرند.
اگرچه این افراد فکر میکنند که موفق شدهاند اما در راه به دست آوردن این امتیازات هزینه سنگینی کردهاند. آنها عزتنفسشان را دادهاند تا به خواستهای که ارزش رسیدن ندارد برسند.
رفتارهای غیراخلاقی به این نمونه که گفته شد خلاصه نمیشوند. ازاینگونه رفتارها در خانوادهها، در جوامع، در گروهها و یا در رابطهها فراوان انجام میگیرد که باعث کاهش عزتنفس افراد میشود.
مواردی که گفته شد، ازجمله رفتارها و کارهای رایجی است که انجام آنها باعث کاهش عزتنفس افراد میشود. اگرچه انسانها با انجام این رفتارها میتوانند به برخی از اهداف خود برسند ولی آنها از درون خالیشده و عزتنفس خود را از دست میدهند.
شما اکنون می دانید که عزت نفس چیست؟ و مهترین داشته انسان عزت نفس اوست. تفاوت شما با کسانی که نمی دانند عزت نفس چیست؟ در این است که آنها هیچگاه به اهمیت عزت نفس پی نخواهند برد.
خیلی از مردم نمی دانند عزت نفس چیست؟ و به همین دلیل نمی دانند که نبود آن چه بلایی می تواند سر انسان بیاورد.
همه انسان ها به وجود عزت نفس نیاز دارند و به نظر می رسد که عزت نفس انسان مهم ترین دارایی انسان است. عزت نفس مانند سلامتی مهم است و هر چقدر در انسان این عزت نفس زیاد باشد بهتر است و مانند اعتماد به نفس نیست که فکر کنید نباید بیش از حد باشد.
اعتماد به نفس کاذب شاید وجود داشته باشد ولی عزت نفس کاذب بی معنی است. یعنی هر چقدر عزت نفستان افزون باشد بهتر است.
در پایان پیشنهاد می کنیم اگر در دوره رایگان آموزش ان.ال.پی ثبت نام نکرده اید همین الآن ثبت نام کنید. برای ثبت نام در دوره رایگان آموزش ان.ال.پی روی لینک زیر کلیک کنید.
[mailerlite_form form_id=3]
[…] چیست و چگونه ایجاد می شود. بیشتر افراد اعتماد به نفس و عزت نفس را با هم اشتباه می گیرند و فکر می کنند که عزت نفس همان […]
سلام استاد خسته نباشید، استاد من این ویژگی بد رو دارم که برام مهمه طرف مقابلم چه فکری میکنه درموردم! این مشکل باعث شده که عزن نفس و اعتماد بنفسمو از دست بدم! چکار میتونم بکنم برای ترک این عادت
سلام دوست عزیز. از اینکه این موضوع را متوجه شدید باید خوشحال باشید. این عادت نیست که ترکش کنید. باید روی عزت نفستون کار کنید تا بتونید به این تفکر برسید که نظر دیگران براتون مهم نیست. اگر نظر دیگران برای تأیید طلبی براتون مهمه به معنی این هستش که عزت نفس شما نیاز به کار داره و باید روی این موضوع کار کنید. بهترینهارو براتون آرزومندم. شاد و پیروز باشید