الگوبرداری- ان.ال.پی و الگوبرداری
چرا بهتر است الگوبرداری کنیم؟
انسان از زمانی که قدم به دنیا میگذارد شروع به آموختن میکند. یادگیریهای انسان از همان آغاز زندگی با الگوبرداری آغاز میشود. او با توجه به الگوبرداری از پدر و مادرش حرف زدن را یاد میگیرد. آیا تابهحال به این دقت کردهاید که کودکانی که ناشنوا هستند چرا نمیتوانند حرف زدن را بیاموزند؟ آنها که زبان دارند ولی چرا نمیتوانند حرف بزنند؟ مشکل این است که آنها نمیتوانند برای اینکه از پدر و مادر و کسانی که در کنار او هستند و با او زندگی میکنند، چیزی بشنوند. وقتیکه نتوانند حتی کلمهای را بشنوند، چگونه میتوانند حرف زدن را یاد بگیرند؟
پس انسانها برای اینکه چیزی را بیاموزند نیاز دارند که الگوبرداری کنند. مثلاً فرض کنید که در یک کلاس آموزش شنا شرکت کردهاید، مربیتان برای اینکه بتواند به شما شنا کردن را بیاموزد نیاز دارد که خود وارد آب شود و چگونگی و اصول شنا کردن را بهصورت عملی به شما بیاموزد. او از الگوبرداری استفاده میکند که به شما شنا کردن را بیاموزد. اگر انسان الگوبرداری را نمیدانست، برای آموختن با مشکلات زیادی مواجه میشد. آموختن با الگوبرداری کامل میشود.
بنیانگذاران ان.ال.پی (برنامهریزی عصبی زبانی) بهوسیله الگوبرداری این دانش را پایهریزی کردند. بندلر و گریندر از طریق الگوبرداری از انسانهای موفق زمان خودشان توانستند به این نکته پی ببرند که اگر انسانی بتواند کار و یا رفتاری را انجام دهد و یا اینکه احساس خاصی را داشته باشد، انسان دیگری با توجه به اینکه سیستم عصبی تمامی انسانها شبیه به هم است، میتواند همان کار یا رفتار را انجام دهد و یا اینکه همان احساس را در خود ایجاد کند. این کار یعنی الگوبرداری از رفتار و احساس فرد دیگر.
به یاد داشته باشید همانطور که هر انسانی میتواند از انسانهای موفق الگوبرداری بکند و موفقیت را تجربه کند، به همان صورت هم میتواند از انسانهای شکست خوره الگوبرداری کند و به همان نتیجهای که او رسیده، یعنی شکست برسد. گاهی مواقع افرادی را میبینیم که خود را افسرده مینامند. وقتیکه با این افراد بیشتر صحبت میکنیم تازه متوجه میشویم که این افراد برچسب افسردگی را به خود زدهاند. آنها از افراد افسرده الگوبرداری کرده و خود را افسرده کردهاند. این نمونهای است از انسانهایی که الگوبرداری منفی انجام میدهند. در ادامه مراحل اصلی و کلیدی الگوبرداری را به شما میگوییم که بتوانید بهصورت اصولی و دقیق از کسانی که دوست دارید الگوی شما باشند، الگوبرداری کنید. حتماً در زندگی شما کسانی هستند که شما دوست دارید از آنها الگوبرداری کنید و شما تواناییها و مهارتهای آنها را داشته باشید.
مراحل الگوبرداری
۱- شناختن اینکه بعد از الگوبرداری به چه نتیجهای خواهید رسید.
همهی ما انسانها دوست داریم به انسانی تبدیل شویم که دلخواهمان است. باید در نظر داشته باشیم که هدفمان از الگوبرداری چیست؟ میخواهیم به چه کسی تبدیل شویم؟ الگوی ما چه خصوصیتی دارد که میخواهیم آن خصوصیت را داشته باشیم. در انجام هر کاری باید به هدفی که از انجام آن کار داریم فکر کنیم. اگر هدفمان مشخص نباشد، خودمان هم نخواهیم دانست که به کجا میخواهیم برسیم. پس اولین نکتهای که در الگوبرداری باید به آن دقت کنیم این است که دنبال چه نتیجهای هستیم.
۲- یافتن و شناختن فردی که میخواهید از او الگوبرداری کنید.
همه شما در زندگیتان با کسانی ارتباط داشتهاید که از هر نظر آنها را قبول داشتهاید. دوست داشتید از نظر جسمانی و روانی شبیه آنها باشید و یا حداقل بعضی از خصوصیات آنها را داشته باشید. این افراد در آن زمان الگوهای شما بودهاند. شاید در آن زمان با الگوبرداری زیاد آشنا نبودهاید و نمیدانستید که چگونه الگوبرداری کنید. خبر خوب این است که هماکنون میدانید چگونه این کار را انجام دهید. الآن دیگر وقت آن رسیده است که دست به اقدام بزنید و این افراد را پیدا کنید. شاید هم نتوانید همان افراد را پیدا کنید ولی افراد زیادی هستند که همان خصوصیاتی را که شما خواهان آنها هستید داشته باشند. افرادی که میخواهید از آنها الگوبرداری کنید میتوانند در مواردی که در زیر گفته میشود الگوی شما باشند
الف- داشتن ارتباطات خوب با دیگران و برقراری رابطه دوستی با دیگران
ب- داشتن اعتمادبهنفس بالا در رویارویی با مشکلات
ج- داشتن رابطهای خوب با همسر و فرزندان
د- افزایش قدرت یادگیریتان
و-رفع اهمالکاری و انجام درست کارها
ه- داشتن انضباط شخصی
ر- موفق بودن در انجام کارها
ز- کمکرسانی به نیازمندان و انجام کارهای خیرخواهانه
خ- داشتن جسم و روح سالم و کمک به دیگران که آنها هم بتوانند جسم و روحشان سالمتر باشد.
بهتر این است که الگوهای خودتان را از بین افرادی انتخاب کنید که سادهتر باشند. بهتر این است که مواردی که دنبال آنها هستید زیاد پیچیده نباشد و در حین الگوبرداری شما را گیج نکند. اگر نکات و خصوصیاتی که دنبال آنها هستید، زیاد پیچیده باشند احتمال اینکه نتوانید از آنها الگوبرداری کنید زیاد است. بعد از این که آن فرد را پیدا کردید، رفتار و یا مهارتهایی که دوست دارید از آنها الگوبرداری کنید شناسایی کنید. شاید نخواهید که همه رفتارها و مهارتهای آنها را الگوبرداری کنید. مثلاً شاید در بین دوستان و آشنایان افرادی باشند که در انجام کار و یا رفتاری مهارت دارند که شما آن را ندارید. مثلاً کسی که مهارت دارد سخنرانیهای خوبی را ارائه دهد برای افرادی که دوست دارند سخنرانی را یاد بگیرند الگوی مناسبی میباشد. این کاملاً به این دارد که شما دنبال چه رفتار و یا مهارتی هستید.
۳- پیدا کردن روش دلخواهتان برای الگوبرداری.
اگر بخواهیم در مورد الگوبرداری کنیم، باید بدانیم فردی که مهارت و یا رفتاری را دارد چگونه توانایی انجام این رفتار و یا مهارت را پیدا کرده است. شاید احساس خاصی را در خود ایجاد میکند و یا اینکه شیوه خاصی برای درک موضوعات دارد. شما هم میتوانید مانند او عمل کنید و احساس و درکتان را مثل او تغییر بدهید. هر انسانی در الگوبرداری شیوه و روش خاص خود را دارد. اگر شما و دوستتان از یک فرد مشخص الگوبرداری کنید، در انتها نتیجهای که از این الگوبرداری به دست میآید با هم متفاوت خواهد بود؛ زیرا فیلترهای ذهنی شما با فیلترهای ذهنی دوستتان متفاوت است.
۴- جمعآوری اطلاعات در مورد شخصی که میخواهید از او الگوبرداری کنید.
حال که الگوی خود را پیدا کردهاید وقت آن رسیده است که در مورد الگویتان اطلاعات لازم را به دست آورید. برای اینکه با این اطلاعات سردرگم و گیج نشوید میتوانید از دو روش زیر به جمعآوری اطلاعات بپردازید.
جمعآوری اطلاعات بهصورت ناخودآگاه
در این روش شما بیشتر در کنار الگویتان هستید. اگر بهصورت مداوم در کنار الگوی خود باشید بهصورت ناخودآگاه رفتارها و کارهای او در شما هم ظاهر میشود. کودکان هم بهصورت ناخودآگاه از همین شیوه برای یادگیری زبان و راه رفتن استفاده میکنند. آنها در کنار والدین خود هستند و بسیاری از رفتارها و کارهایی که پدر و مادر انجام میدهند را کپی میکنند. آنها یاد میگیرند که مانند پدر و مادر رفتار بکنند. اگر دقت کرده باشید کودکان الگو برداران خوبی هستند. شما هم میتوانید به این صورت الگوبرداری کنید.
جمعآوری اطلاعات بهصورت تحلیلی
در این روش، شما در سطوح مختلف اقدام به جمعآوری اطلاعات میکنید. شما میتوانید الگوی خود را در سطوح مختلف ازجمله سطوح زیر بررسی کرده و اطلاعات کافی در مورد او جمعآوری کنید.
الف- فرضیهها و ذهنیتها.
شخصی که در مورد او تحقیق میکند چه ذهنیتی دارد و چه فرضیههایی را قبول دارد؟
ب- باورها ارزشها
شخص موردنظر شما چه باورها و ارزشهایی دارد؟ باورها و ارزشهای او را بشناسید.
ج- حالتهای عاطفی و احساسی
باید بدانید که فرد موردنظر چه احساس و عواطفی دارد. به چه احساسی اهمیت میدهد و به چه احساسی اهمیت نمیدهد. در این روش پی بردن به احساسات و عواطف الگو لازمه الگوبرداری است.
د- استعاره و داستانها
بهتر است بدانید که شخص موردنظر چه داستانهایی را میگوید و به چه داستانها و استعارههایی علاقهمند است. دانستن اینکه فرد موردنظر از چه استعاراتی در گفتگوهایش استفاده میکند میتواند به شما در الگوبرداری کمک کند.
و- جایگاههای ادراکی
در این نوع الگوبرداری باید بدانید که فردی که از او الگوبرداری میکنید چه جایگاههای ادراکی را میتواند درک کند. آیا میتواند خود را در جایگاه مخاطب یا سوم شخص قرار دهد و یا اینکه میتواند فراتر از اینها رفته و دید سیستمی داشته باشد.
ه- راهکارهای که برای حل مسائل ارائه میدهد
بهتر است بدانید که این فرد برای حل مسائل خود از چه راهکارهایی استفاده میکند.
ر- زمان
باید بدانید که شخصی که الگوی شماست چه دیدگاهی از زمان دارد؛ یعنی اینکه خط زمان خود را چگونه میبیند. روی خط زمان است و یا اینکه از خط زمان فاصله دارد و گذشته، حال و آینده را روبروی خود میبیند. آیا او در لحظه زندگی میکند یا اینکه در گذشته خود باقی مانده است و یا اینکه مدام به آینده سفر میکند.
خ- گزارههای شنیداری، دیداری و لامسهای
به اینکه شخص الگوی شما به کدامیک از حواس مهم سهگانه بیشتر اهمیت میدهد؟ بدانید که او در بیان حرفهایش از کدام کلمات بیشتر استفاده میکند؟ آیا دید محور است، شنود محور است و یا اینکه لامسه محور است؟
۵-ساختن الگویی که میخواهید.
اکنون اطلاعات زیادی در مورد فرد موردنظرتان دارید. شما همه آنچه به ساختن الگو نیاز دارید را در اختیار دارید. میتوانید از این اطلاعات استفاده کنید و ساختاری داشته باشید که در آن ساختار از الگوی موردنظر خود پیروی کرده و الگویتان را بسازید.
۶- آزمایش کردن الگویی که ساختهاید.
الآن الگویی را ساختهاید که در دسترس شماست و شما میتوانید از آن الگو استفاده کنید و به آن فردی تبدیل شوید که از او الگوبرداری کردهاید. ولی قبل از آن باید الگو را آزمایش کنید. آزمایش کردن الگو به شما اطمینان میدهد که این الگو همان چیزی است که شما در پی آن هستید. شما باید بدانید که آیا پیروی کردن از این الگو شما را به همان نتیجهای که فرد موردنظر رسیده است. در این کار به چیزهایی که میبینید و میشنوید و احساس میکنید توجه داشته باشید.
۷- ساده کردن و مرتب کردن الگویی که ساختهاید.
باید به این توجه داشته باشید که کدام رفتار و یا مهارت در فرد موردنظر برای شما مهمتر از بقیه است. ببینید که کدام خصوصیت او موجب موفقیت او میشود. احساسات او؟ باورها و ارزشهای او؟ جایگاههای ادراکی او؟ باید زمان کافی در اختیار داشته باشید که بتوانید فرد موردنظر و رفتارهای او را زیر نظر گرفته و او را مطالعه کنید. هرچقدر زمان بیشتری را در کنار فرد الگوی خود بگذرانید فرصت بیشتری را در اختیار خواهید داشت تا به تک تک خصوصیات و جزئیات رفتاری او توجه کنید.
شاید با گذشت زمان بتوانید به مواردی پی ببرید که در همان لحظه اول نتوانید آن موارد را ببینید. هراندازه که صبر داشته باشید و به رفتار شخص موردنظر خود توجه کنید با جزئیات بیشتری آشنا میشوید. بندلر و گریندر در زمانی که روی رفتارهای میلتون اریکسون مطالعه میکردند، در کنار او میماندند و به همه جزئیات رفتاری او توجه میکردند. آنها مدام در کنار او بودند و رفتارها و احساسات او را بررسی میکردند. ریچارد بندلر و جان گریندر بعد از اینکه از میلتون اریکسون الگوبرداری کردند، الگوی ایجاد شده را به اریکسون نشان دادند.
میلتون اریکسون از چنین الگوی دقیقی تعجب کرد. او گفت: این همهی آن چیزی نیست که من انجام میدهم.
اریکسون از تمام این الگوها بهصورت یکجا استفاده نمیکرد.
بندلر و گریندر با چنان دقتی از میلتون اریکسون الگوبرداری کردند که او خودش هم از اینهمه دقت تعجب کرده بود.
هر شخص دیگری هم اگر الگوی خود را اینگونه مطالعه کند، میتواند الگوی دقیقی از فرد موردنظر خود ایجاد کند و درنهایت آن الگو را برای تغییر رفتارها و مهارتهای خود استفاده کند.
در پایان پیشنهاد می کنیم اگر در دوره کاملا رایگان آموزش ان.ال.پی شرکت نکرده اید همین الآن ثبت کنید. جهت شرکت در این دوره آموزش ان.ال.پی کافی است نام و نام خانوادگی و ایمیل خود را در فرم زیر وارد کنید.
[mailerlite_form form_id=3]
قوانین ارسال دیدگاه در سایت