حواس پنج گانه
حواس پنج گانه
در بدن انسان پنج گیرنده یا حسگر وجود دارد که او بهوسیله این گیرندهها به یادگیری در دنیای اطراف خود میپردازد و با این یادگیریها است که تجربیات او ساخته میشود. اگر خللی در هر یک از این حواس پنج گانه به وجود آید انسان در یادگیری و به دست آوردن تجربیات خود با مسائل و مشکلات زیادی روبرو میشود.
مثلاً اگر کودکی که به دنیا میآید مشکل شنوایی داشته باشد، در یادگیری زبان و حرف زدن ناتوان خواهد بود، زیرا نمیتواند حرفهای پدر و مادر خود را بشنود و با شنیدن است که کلمهها و حرفها را یاد میگیرد و اگر نتواند بشنود، نمیتواند حرف زدن را یاد بگیرد.
پس اختلال در هر یک از این حواس باعث نقص در یادگیری انسان میشود. انسانها باوجود این حواس از دنیای واقعی نقشهای را در ذهن خود رسم میکنند که از آن بهعنوان نقشه ذهنی یاد میشود. تفاوت در کمیت و کیفیت این حواس باعث تفاوت در نقشههای ذهنی افراد میشود، بنابراین نقشههای آنها با هم متفاوت هستند.
بارها این جمله را شنیدهایدکه نقشه با واقعیت و سرزمین یکی نیست. یعنی هر انسانی با توجه به مدل ذهنی که دارد اطلاعات دنیای اطراف را دریافت میکند و اطلاعات دریافتی هرکس با اطلاعات دریافتی دیگران متفاوت هستند. اطلاعات دریافتی هر فرد با توجه به احساسات و حالات او با افراد دیگر کاملاً متفاوت است.
برای دریافت اطلاعات از دنیای اطراف همهی گیرندههای بدن به یک اندازه سهیم نیستند، به دلیل این اختلافات است که میگوییم نقشه با واقعیت یکی نیست. قوی و ضعیف بودن نقشههای ذهنی ما به دلیل سه ساز و کار تصفیه کننده تعیین میشوند و به دلیل قوی و یا ضعیف بودن این نقشهها است که افراد با هم تفاوت دارند. این ساز و کارها در زیر آورده شده اند.
۱-حذف
حذف وقتی اتفاق میافتد که به قسمتی از تجربیات ذهنی خود توجه کمتری میکنیم و این کار باعث توجه بیشتر به تجارب دیگر میشود.اگر در یک مهمانی شلوغی مشغول صحبت با دوستتان باشید و به همهیمه مهمانان و افراد دیگر اهمیت نمیدهید، مشغول حذف اطلاعات ورودی دیگر بهجز صدای دوستتان هستید. این شرایط تا موقعی ادامه دارد که یکی از افراد شما را با صدای بلند صدا میزند و در آن لحظه تمام توجه شما به آن شخص جلب میشود.
و یا در مکان شلوغی یکی از دوستان خود را گم میکنید، در این لحظه همهی حواستان را جمع میکنید و در آن مکان شلوغ دنبال دوستتان میگردید و اگر در خلال این کار از دوستان و آشنایان خود کسی را ببینید به او توجهی نمیکنید در این کار شما در حال حذف کردن هستید تا اینکه در بین جمعیت فقط دوستتان را میبینید.
فرایند حذف کردن در زندگی روزمره در حال روی دادن است. مغز انسان هر لحظه توسط محیط اطراف در حال بمباران اطلاعاتی است و اگر قرار باشد همهیی اطلاعات از دنیای اطراف وارد مغز انسان شود او یک ساعت هم دوام نخواهد آورد. زیرا ذهن خودآگاه انسان قابلیت تحمل اینهمهی اطلاعات را ندارد و فقط اطلاعاتی که برای او مهم هستند وارد ذهن خودآگاه انسان میشود و بقیه اطلاعات حذف میشوند.
در این هنگام فقط اطلاعاتی وارد مغز انسان میشوند که شرایط زیر را داشته باشند .
الف-اطلاعاتی که برای بقای انسان مهم باشند
فرض کنید در جنگلی مشغول قدم زدن هستید و صداهای زیادی میشنوید، شاید به بیشتر صداهایی که میشنوید اهمیت ندهید ولی در بین انبوه صداها، ناگهان صدای غرش یک شیر شنیده میشود, شنیدن این صدا حواس شما را به سمت شیر، جلب خواهد کرد تا شما را از خطر حمله ناگهانی شیر نجات دهد.
ب-اطلاعات ورودی برای انسان تازگی داشته باشد
میتوان اینطور بیان کرد که در بین انبوه تصاویر تکراری که میبینید دیدن تصویر جدیدی نظر شما را به خود جلب کند. مثلاً اگر در خانه جای اشیا را عوض کنید تا مدتی چیدمان خانه برایتان تازگی خواهد داشت، ولی بعد از مدتی، دیگر نظر شما به این اشیا جلب نخواهد شد تا اینکه دوباره چیزی جابهجا شود.
پ-اطلاعاتی که محتوای احساسی بالایی دارند.
مثلاً در هنگام خواب ممکن صدای محیط و اطرافیان برای شما اهمیت زیادی نداشته باشد، ولی اگر فرزندتان بهطور غیرطبیعی نفس بکشد، شما بهسرعت احساس نگرانی میکنید و میخواهید بفهمید که چه مشکلی میتواند وجود داشته باشد
۲-تغییر شکل
گاهی موقع اطلاعاتی که از دنیای بیرون وارد مغز شما میشود آنطور که در واقعیت روی داده است نمیباشد و این کار موقعی اتفاق میافتد، که اطلاعات دریافتی از طریق حواستان را بهاشتباه تفسیر میکنید و برای شرایط خاص معنایی درست میکنید که شاید در واقعیت آنطور که شما تفسیر میکنید، نباشد. این کار را تغییر شکل مینامند. بهطور مثال هنرمندان بهراحتی میتوانند در اطلاعات ورودی خود تغییر شکل ایجاد کنند.
۳-تعمیم یا کلی سازی
کلی سازی هنگامی اتفاق میافتد، که نتیجهای را که در تجربه خاصی به آن رسیدهاید، در موقعیتها و شرایط دیگر نیز درست بدانید و انتظار داشته باشید که با انجام کاری به نتیجه مشابه برسید.
مثلاً اگر فردی در دوران مدرسه معلم بداخلاق و خشنی داشته باشد و همیشه از جانب آن معلم مورد آزار و اذیت قرار گرفته باشد, ممکن است به این نتیجه برسد که همهیی معلمها انسانهای بداخلاقی هستند. در این مثال بداخلاقی یک معلم به همهیی معلمها تعمیم داده شده است.
حذف, تغییر شکل و تعمیم مواردی هستند که باعث میشوند نقشه با واقعیت متفاوت باشد. تفاوت در نقشهها، باعث ایجاد تفاوتهای مختلفی در افراد میشود.
شاید برای شما هم پیش آمده باشد که سعی کردهاید با افراد مختلفی ارتباط برقرار کنید، ولی نتوانستید این کار را انجام دهید و فکر کردهاید در ایجاد ارتباط با انسانها ناتوانید, خبر خوش این است که ناتوانی در برقراری ارتباط با دیگران را می توانید رفع کنید.
ناتوانی شما در برقراری ارتباط با دیگران به دلیل عدم اطلاع از قوانین ارتباط با انسانها ایجاد میشود و اگر نمیتوانید با آنها ارتباط مؤثری داشته باشید فقط به دلیل ناآشنایی با این قوانین است و توانایی ایجاد ارتباط با افراد دیگر با کسب این قوانین حاصل می شود.
قوانین ارسال دیدگاه در سایت